من که جز هم‌نفسی، با تو ندارم هوسی

من که جز هم‌نفسی، با تو ندارم هوسی

[ حمیدرضا احمدی ]
(حسین جان) ۲
(یا اباعبدالله) ۲

من که جز هم‌نفسی، با تو ندارم هوسی
با وجود تو چرا، دل بسپارم به کسی

همه عمر بر ندارم، سر از این خمار مشتی
که هنوز من نبودم، که تو در دلم نشستی

(یا اباعبدالله) ۲

تو نه مثل آفتابی، که حضور و غیبت اُفتَد
نگران روند و آیند، و تو هم‌چنان که هستی

دل و دین و عقل و هوشم، همه را به باد دادی
ز کدام باده ساقی، به من خراب دادی

(یا اباعبدالله) ۲
(حسین جان) ۲

من که جز هم‌نفسی، با تو ندارم هوسی
با وجود تو چرا، دل بسپارم به کسی

(یا اباعبدالله) ۲
                      * * * *
از دختر شهید به دختران مکتب پیغمبر
از خواهر شهید به زینبیون سپاه حیدر
از مادر شهید به رهروان فاطمی کشور

من زینبم، دانش‌آموز کلاس فاطمم
من زینبم، آیت‌الله هم فقیه و عالمم
من زینبم، استوار و محکمم

زینب رشیده‌ای‌ست که بر شانه‌ی کسی
تکیه به غیر شانه‌ی حیدر نمی‌دهد

زینب همان کسی‌ست که در راه عفتش
عباس می‌دهد نخ معجر نمی‌دهد

(یا زینب یا عقیلةَ العرب) ۴

تو راه این قیام نیفتادم حتی یه لحظه از پا
درس مقاومت با انقلابم زنده شد تو دنیا
با حفظ معجرم ثمر گرفته نهضت عاشورا

من زینبم، آتشِ قهر خدا در هیبتم
من زینبم، کربلا شد محترم از حُرمتم
من زینبم الگوی یک اُمتم

زینب شکوه خواهری‌اش را در عالمین
دست کسی به غیر برادر نمی‌دهد

زینب همان کسی است که در راه عفتش
عباس می‌دهد نخ معجر نمی‌دهد

(یا زینب یا عقیلةَ العرب) ۴

خوش به سعادتش کسی که باشه در پناه چادر
ثابت‌قدم می‌شه اونی که واسش خیمه‌گاه چادر
ای لشكر خدا وقت جهاد با سلاح چادر

من زینبم، تک‌سواره ارتش پیغمبرم
من زینبم، مثل زهرا یک تنه یک لشكرم
من زینبم، ذوالفقار حیدرم

او مظهر صفات جلالیِ حیدر است
یعنی به راحتی به کسی سر نمی‌دهد

زینب همان کسی‌ست که در راه عفتش
عباس می‌دهد نخ معجر نمی‌دهد

(یا زینب یا عقیلة العرب) ۲

نظرات