روی قلبم عمو رنگ غم نزن

روی قلبم عمو رنگ غم نزن

[ حمیدرضا احمدی ]
روی قلبم عمو رنگ غم نزن
دیگه آتیش به دل حرم نزن
کسی اینجا، آب نمیاره برات 
لبای خشکتو رو هم نذار

توی قتلگاه تو سینه‌زنم
فدای سر که زخمیه تنم 
منو از شمشیر و تیر نترسونید
من خودم غیرت بابام حسنم 

نفس آخرمون، یکی شده
اشک چشم ترمون یکی شده
تن تو حرمله دوخته به تنت 
عمو جون، پیکرمون یکی شده

نفسم بند اومده، فدا سرت
حرم افتاده فدا بال و پرت
کوفی‌ها فقط به فکر غارتند 
دعا کن برای حال خواهرت

رو تنت مونده جای، عصا زیاد 
سمت خیمه شده رد پا زیاد 
اگه می‌تونی پاشو، بریم حرم 
عمه تنهاست و نامحرما زیاد

پیکرت رو روی خاکا می‌کشن
جلوی چشای زهرا می‌کشن
زیر پا تنت رو پایین می‌برن
دوباره با نیزه بالا می‌کشن

حسین....

****

به سمت گودال از خیمه دویدم من 
شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من 
سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من 
سر تو رو بردن، دیر رسیدم من

نظرات