صدای زنگ کاروونه، بهش بگید برگرده

صدای زنگ کاروونه، بهش بگید برگرده

[ غلامحسین مردانی ]
صدای زنگ کاروونه، بهش بگید برگرده
میگن که زن همراهشه، بهش بگید برگرده

عمه‌ی سادات توی راهه، بهش بگید برگرده
آخر راهش قتلگاهه، بهش بگید برگرده

(تو رو خدا بگین نیاد، اینجا جای طفلا نیست) ۲
(به فکر قتل و غارتن، جای حسین این‌جا نیست) ۲

برگرد ای علمدار، جا واسه زنا نیست
اینجا هیشکی فکر، موی دخترا نیست
زینب میشه تنها، زینب میشه مضطر
اینجا جاییه که، حسین میشه بی سر

(واویلا حسین آقا)

بازارای کوفه شلوغه، همه با هم هم‌دستن
مهمون نوازیشون با سنگه، همه حرومی هستن

یتیمایی که نون و خرمای حیدرو می‌خوردن
مرد شدن حالا برای سرت طَبق آوردن

تو رو خدا کوفه نیا، اینجا دلاشون سنگه
تو کوچه‌ها تو خونه‌ها، شوق شروع جنگه

برگرد ای علمدار، اینجا قحط آبه
اینجا قتلگاهِ نوزاد ربابه
(برگرد ای علمدار، تا شش ماهه خوابه) ۲
(اینجا قتلگاهِ نوزاد ربابه) ۲

نذار که کار خواهر تو، بیفته به بازار
تو رو خدا هرجا که میری، کوفه نیا حسین جان
می‌ترسم از اون کوچه‌ها و طعنه و نون و خرما

تو رو خدا جایی برو، که خواهرت آروم بشه
اینجا نیا، بذار نگاه دخترت آروم بشه

(برگرد ای علمدار، می‌بُرّن سرا رو) ۲
می‌بینی تو از دور، رقص نیزه‌ها رو
برگرد ای علمدار، زینب بی‌قراره
فردا آواره‌ی، این صحرای خاره

نظرات