خیلی نگرانم، خِیمه نزن این‌جا

خیلی نگرانم، خِیمه نزن این‌جا

[ علی نجفی ]
خیلی نگرانم، خِیمه نزن این‌جا
می‌گه دلِ زارم، این‌جا می‌شه غوغا

داری خبر از خطر، اهلِ حرمو بِبَر
از دشتِ بلا حسین
می‌ده دلِ من گواه، این‌جا می‌شه بی‌پناه
ناموسِ تو یا حسین

وحشتِ فردا رو ببین، تو چشم‌های سکینه
مارو بِبَر مدینه
نامَحرم ای‌ کاش گریه مو نبینه
مارو بِبَر مدینه، مارو بِبَر مدینه

بیا برگردیم حسین...

این لشکر کافر، معلومه درنده‌ان
عباس اگه افتاد، دستامو می‌بندن

با دست‌های بسته و، با فرقِ شکسته و
بی‌ اکبر و بی‌ قمر
با خولی و با سنان، با شمر و با ساربان
زینب می‌شه همسفر

شرایط این سرزمین، داداش مناسبم نیست
بعد علمدارِ حرم، هیچکی مواظبم نیست

الٰهی پاش قلم بشه، روی تنت نشینه
یعنی به زیرِ پای شمر، سینه‌ی شاهِ دینه

بیا برگردیم

نظرات