شهید شد گودال و زیر نیزه تنش ناپدید شد گودال حسین سورهی نور ز نیزه شأنِ نزولِ حَدید شد گودال و جسم عبدالله مُراد بود و برایش مُرید شد گودال رسید حرمله و به زنده ماندن او نا امید شد گودال پس از سَنان و شَبَث رسید چکمه و زخمش شدید شد گودال به تن گره خورده زِرِه شدهست و به روی بدن گره خورده ببین که در گودال به بوی سیب بوی یاسمن گره خورده تمام شد دوری تنِ حسین به جسم حسن گِره خورده که جسم عبدالله چنان کفن به تنِ بیکفن گره خورده به لُکنت افتاده چقدر نیزه به هم در دهن گِره خورده چقدر سُمِّ سُتور میان همهمه بر پیرهن گِره خورده