
حسین حسین پیرهن مشكی به تنم می كنم این را آخر كفنم می كنم عشق حسین است چه ها می كند خدا حسینیه به پا می كند آنكه مرا بسته به زنجیر كرد مادر تو مرا نمك گیر گرد فقط به این سینه زنی دل خوشم به این حدیث اَرِنی دل خوشم دیده ام از داغ تو نمناك شد دامن آلوده ی من پاك شد هر كه به نام تو رسید و سپس روضه ی گودال شنید و سپس گریه كن حضرت ارباب شد سنگ ز داغ غم تو آب شد
امیرعلی حاتمیعالی