
(از خیمه دویدم تا مقتل رسیدم)2 (اینقدر تیر و نیزه من یکجا ندیدم)2 به عمه زینبم هی التماس میکنم من تو رو از دست سنان خلاص میکنم برای کشتن تو هر چقدر بد بشن (باید فقط از روی جسم من رد بشن)2 (بمیره مادرت)3 تعارفی شده چرا بریدن سرت چرا توجهی نمیکنن به خواهرت بمیره مادرت (از خیمه دویدم تا مقتل رسیدم)2 اینقدر تیر و نیزه یکجا من ندیدم به عمه زینبم هی التماس میکنم من تو رو از دست سنان خلاص میکنم برای کشتن تو هر چقدر بد بشن (باید فقط از روی جسم من رد بشن)2 (بمیره مادرت)2 تعارفی شده چرا بریدن سرت چرا توجهی نمیکنن به خواهرت بمیره مادرت خیلی بیقرارم من طاقت ندارم (بیدست بهترم تا دست رو دست بذارم) 2 یتیممو ولی میخوام پسر شم برات پسر که نه من اومدم سپر شم برات خون گلوم رو صورتت میریزه عمو روضهی من با تو پر از گریزه عمو)2 عجب بساطیه انگاری اعضای تن تو صلواتیه شاهی ولی دفن تو با چندتا داهاتیه تو گودال پر خون بیست جای دوتامون با تیر سه شعبه یکی شد تنامون دیدی که آخر حرمله دلش سوخت برات با تیری که از بدنم کفن دوخت برات برا سر تو آستینارو بالا زدن (شمر و سنان به همدیگه بفرما زدن)2 شلوغه قتلگاه چقدر عجیب به حلقوم تو میکنن نگاه وقتی میخواد ببره میگه فی سبیل الله فی سبیل الله تو رو کشتنت عجیب ابی عبدلله ابیعبدلله