باز این چه شورش است، که در خلقِ عالم است؟ باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟ سرهای قدسیان، همه بر زانوی غم است گویا عزای اشرفِ اولادِ آدم است زینب به سر زنان، بهر چه میدود؟ با ناله و فغان، سوی که میدود؟ او را چه میشود؟ نامِ که میبرد؟ میرود کنارِ نورِ دو عینش، حسینش میرود ببیند نعشِ حسینش، حسینش دم به دم میزند فریاد، وای حسینم وای حسینم، وای حسینم، وای حسینم... این کشتهی فتاده به هامون، حسین توست وین صید دست و پا زده در خون، حسین توست این مقلت از آتش جانسوز زندگیست نور از زمین رسانده به گردون، حسین توست
یادششش بخیرررر🥹
یادش بخیر
عالی