کرب و بلا والسَّلام، کار حسین شد تمام العَطَش خیمهها، ناله و اشکِ رباب ساقیِ لبتشنه رفت، در پی یک قطره آب زادهی امالبنین رفت ولی برنگشت سوخت دل مادری، آب مُیَسَّر نگشت مشک و عَلم یک طرف، دستِ قلم یک طرف العَطش کودکان بین حرم یک طرف نالهی اَدرک اَخاک، میرسد از عَلقمه بعد تو دبگر حسین بیکس و تنها شده پایِ حرامی ببین، بینِ حرم وا شده