خیمه ام را، دخترانم را صدایت کشت، کشت آبرویم مرهم این چند محرم میشوی روی زین اسب بودی نیزهها پیچاندنت روی زین از درد دیدم هر طرف خم میشوی روی یال افتاده بودی اسب راهش را ندید