باز آسمونا آینه بندونه

باز آسمونا آینه بندونه

[ حیدر خمسه ]
باز آسمونا آیینه بندونه
لب تموم عاشقا خندونه
ملک تو بیت احمدی مهمونه
دلم میخونه

شب سوروساته، عاشقای مادر
گل خنده وا شد، روی لب حیدر

بود سایه‌ی شما بر سرم(۲)
اینه دلخوشیم تویی مادرم

یا فاطمه ام ابیها(۲)

اومد دلیل خلقت ما فیها
تموم دلخوشی قلب مولا
دوباره گل کرده به روی لب‌ها
مدد یا زهرا

یه عمره که به زیر دِینم
نگاه تو بوده، خادم حسینم

بُود بر لب همه زمزمه
که احمد شده ابالفاطمه(۲)

یا فاطمه ام ابیها(۲)

نظرات