خواهش کردم پیرهنتو پس بدن ندادن

خواهش کردم پیرهنتو پس بدن ندادن

[ علی نجفی ]
خواهش کردم پیرهنتو پس بدند، ندادند
(نیزه، نیزه به کشتن تو ادامه دادند)۲

آه به حسین، دعای هر نیمه شبم الله به حسین
گریه کنی من به سحرگاه، محو حسین، آه به حسین

آه جگرم، بعد تو سوخت حرمتِ اهل حرم
زمونه کرده با سر تو همسفرم، آه به حسین...

چی به روز خیمه‌ها آوردند،ای وای، سر آوردند
یادگاری مادر آوردند، ای وای، سر آوردند

آه به حسین، پاشو بگو اینا همش خوابه حسین
سر تو زیر نور مهتابه حسین، آه به حسین

آه تنِ تو، چقدر نفس‌گیر شده کشتن تو
من روی سینه می‌ذارم، پیرهنتو، آه به حسین

عذاب کردنت، منع آب کردنت
شبیه گندم ری آسیاب کردنت

حسین وای... حسین وای...

تمومه حسین، روبه‌رومه حسین
خودت بگو که پیکرت کدومه حسین؟

چی به روز خیمه‌ها آوردند، (ای وای سر آوردند)۲

حسین....

نظرات