حکایت، تا به زلفان علی است جهان مدهوش مژگان علی است تو میدانی که عشق و عاشقی چیست هدف از عشق چشمان علی است ای حیدر شهسوار، وقت مدد است ای زُبده هشت و چار، وقت مدد است من عاجزم از جهان و دشمن بسیار ای صاحب ذوالفقار وقت مدد است