حکایت تا به زلفان علی است

حکایت تا به زلفان علی است

[ جواد مقدم ]
حکایت، تا به زلفان علی است 
جهان مدهوش مژگان علی است

تو میدانی که عشق و عاشقی چیست
هدف از عشق چشمان علی است

ای حیدر شهسوار، وقت مدد است
ای زُبده هشت و چار، وقت مدد است

من عاجزم از جهان و دشمن بسیار
ای صاحب ذوالفقار وقت مدد است

نظرات