
بهشت گمشده را در زمین نظاره کنید به سبک زندگی فاطمه اشاره کنید جهان ما شده روشن به نور أعطینا خدا به اهل زمین هدیه داده زهرا را که جلوهی دگری از خداش کار کند که برگریز خزان را پر از بهار کند (که زن همیشه به زن بودن افتخار کند)۲ که عطر چادر او کعبه را دچار کند به وصف زندگیاش شاعران پریشانند میان این همه مضمونِ ناب، حیرانند حجاب فاطمه توحید را زده فریاد گره به مقنعه زد پیش کور مادرزاد کسی که عالم و آدم به پای او افتاد دَم عروسی خود پیرهن به سائل داد جهاز فاطمه یعنی سبد سبد احساس (دو تا سفال، دو تا آبگینه، یک دستاس)۲ چه اتفاق قشنگی، چقدر زیبا بود جهان برای شکوفا شدن مهیا بود و این قشنگترین اتفاق دنیا بود که دست فاطمه در دستهای مولا بود در این میانه پیمبر پُر از تبسم بود و با زبان غزل شاعرانه میفرمود: (نفس نفس همه جا عاشقانه همدم هم)۲ خدا نکرده اگر زخم بود، مرهم هم صفا و کعبه و رکن و مقام و زمزم هم چرا که کعبهی من هم علیست، فاطمه هم و آیه آیه به تکرار گفت: امت من امانت است کتاب خدا و عترت من (همیشه نام علی را امام بگذارید)۲ به خانواده من احترام بگذارید برای فاطمه سنگ تمام بگذارید و روی زخم دلش التیام بگذارید همین که از غمتان ریخت برگ حنانه شکست حرمت و آتش گرفت کاشانه شراره ریخت از آن آتشی که برپا بود کسی که در وسط شعله بود، زهرا بود چقدر در دل آتش به فکر مولا بود که ذوالفقار علی در مدینه تنها بود میان شعلهی در آیههای کوثر سوخت سپر برای ولایت شدن به ما آموخت (آب شده زهرا بدنت چجوری زدنت که اینجور حسنت داره میلرزه) **** در بین آن دیوار و در دادی تو شش ماهه پسر زهرا صدا میزد پدر دنبال حیدر میدوید از سینهاش خون میچکید شکر خدا زینب ندید حسین... یا زهرا