
این جاست مسجدی كه شبی جلوه گاه شد محراب عشق بود ولی قبله گاه شد آتش گرفت هر كه به سویش نگاه شد اینجاست مسجدی كه شبی قتل گاه شد اینجا وصال عاشق و معشوق درك شد معراج نوكران حسینی ز ارك شد ای سینه سرخ ها شهدا یادتان بخیر ای زائران كرب وبلا یادتان بخیر ای ساكنان عرش خدا یادتان بخیر در این بساط روضه ی ما یادتان بخیر ارباب شاهد است در این مسجد خدا یك شب نبوده روضه بخوانیم بی شما معشوق در نماز جماعت ظهور كرد محراب را به جلوه چنان كوه طور كرد این بزم وصل را قدمی غرق نور كرد گفتند مادر آمده از اینجا عبور كرد پیچید بین شعله ی آتش شمیم سیب آمد به گوش زمزمه ی مادری غریب این عرشیان چو مادرشان سینه زن شدند قربانی عزای یتیم حسن شدند با مادری كه خورده زمین هم سخن شدند با پیرهن سیاه محرم كفن شدند تفسیر عاشقی ست كه سخت ست گفتنش چون مادری كه رخت عزا سوخت در تنش باور نمی كنید عزادار را زدند در پشت درب خانه گرفتار را زدند آن تكیه داده گوشه دیوار را زدند بر سینه نقش داغی مسمار را زدند (از بس كه با اهالی این خانه بد شدند افتاده بود زمین از روش رد شدند)