ای که گرفتی به دوش بار غم و بار عشق باز بیا سر کنیم قصّهی گلزار عشق قصّه شنیدم که دوش تشنه لب گل فروش برد گلی را به دوش بر سر بازار عشق (طفل تب و تاب داشت گل طلب آب داشت)2 (کِی خبر از خواب داشت؟ دیدهی بیدار عشق)2 (گرچه ز جان سیر بود)2 تشنه لب شیر بود (منتظر تیر بود یار وفادار عشق)3 ببینید ببینید گلم رنگ ندارد اگر آمده میدان (سر جنگ ندارد)2 (مگو آب مگو آب)2 عمو نیست عمو نیست بجز تیر سهشعبه جوابی به گلو نیست واویلا واویلا... (لالهی صحرایی غنچهی زهرایی)2 کوفیان کف بزنند (یا بُوَد لالایی)2 (به روی دست پدر با گلوی پاره بخواب)2 شده دست پدر از بهر تو گهواره بخواب اصغرم لالایی.... وای علی اصغرم غنچهی سرخ پرپرم.... وای حسین، وای حسین.... امان از دل زینب.... اباالفضل.... چگونه من آب روان بنوشم صدای العطش رسد به گوشم.... (کجایید ای شهیدان خدایی؟)2 (بلاجویان دشت کربلایی)2 (کجایید ای پرستوهای عاشق؟)2 (پرندهتر ز مرغان هوایی)2 ابن الزهرا....