دنیا میشه کوه غم برا یه مادرِ دلپریشون عمو که نیومده هیچ تو هم داری میری میدون خدا به همرات قربونت علی سه شعبه چی خواست از جونت علی چرا بابا کرد پنهونت علی غم بابا منو هم شرمنده کرده، خیلی درده یه قدم میاد به خیمه برمیگرده، خیلی درده اینجوری واسهی کسی گریه نکرده، خیلی درده رفتنِ تو حتی فکرشم امونِ منو بریده یه آهی کشیده باباصداش به خیمه رسیده چهجوری طاقت آوردی علی مگه چقدر آب میخوردی علی خورده نخورده میمردی علی ***** رفت و داغ دوریش دامان مادر را گرفت از دم خیمه سر و سامان لشکر را گرفت تیر با چه سرعتی آمد بماند قصهاش آنچنان آمد که آقا جای تن سر را گرفت تیر با یک شعبه هم کار خودش را میکند با سه شعبه جوری آمد کل حنجر را گرفت خطبهاش با گریه بود افسوس لشگر خنده کرد چند لحظه بعدِ آن خون کل منبر را گرفت باغبان چه خونِ دلها خورد باغش سبز شد با کمان آمد کسی و سیبِ نوبَر را گرفت پشت خیمه نیزهها رفتند پیدایش کنند نیزهای درخاک شد جسمی محقر را گرفت آنقدر از این و از آن سیلی و شلاق خورد تا رباب از حرمله قنداق اصغر را گرفت ***** لالایی، الهی تو گهواره حس کنی بارون داره رو صورتت میباره بخواب مادر لالایی، بخواب مادر بخواب شاید دیدی خواب آب مادر لالاییم شد بیچاره رباب مادر بخواب مادر بخواب مادر لالایی گهوارتو تاب میدم دیشب توی خواب دیدم دارم بهت آب میدم ***** مثلا تو رو تاب میدم مثلا به تو آب میدم مثلا تو صدام کردی من با خنده جواب میدم مثلا عمو برگشته شدم آره خیالاتی مثلا همه جمعیم و توی آغوش باباتی لالایی گلم، تشنهی یه جرعه آبه علی لالایی گلم، بیا بغلم بخواب علی ***** آواره ام میان هر شهر کردهای شیرت ندادهام نکند قهر کردهای نیزه میخواد بی نقابت ببره بهره از بوی گلابت ببره وقتی نیزهدار داره تابت میده لالایی میگم که خوابت ببره