اسمتو من اول از بابام شنُفتم

اسمتو من اول از بابام شنُفتم

[ علیرضا سحری ]
اسمتو من اول از بابام شنفتم
اومدم فقط به پای تو بیفتم

من خودم قبول دارم که بدم اما
اینکه دوست دارمو دروغ نگفتم

من آبروتو بردم به درد تو نخوردم
ولی تهش ببین اگه برای تو نمردم

درسته رو سیاهم آره پر از گناهم
ولی به دستای رقیه‌ات خودم سپردم

دنیام حرمه دنیامو نگیر
هرچی می‌گیری کرب و بلاهامو نگیر

اینجا رو ببین من غرق شدم
باشه دلت اومد اگه دستامو نگیر

آقام حسین...

مگه داری از منم بی‌دست و پا تر
مگه دارم از توام آقایی بهتر

آغوشت برای من همیشه بازه
منو بیرونم نمی‌کنی از این در

تویی دوای دردم منو نکردی طردم
از اینکه با تو بودم هیچ موقع ضرر نکردم

روز قیامتم شه ازت همینو می‌خوام
شمرو شفاعت نکنی دور سرت بگردم

روز واقعه قبل از سر تو
خنجرش بریده دستای خواهرتو

بین قتلگاه دست و پا زدی
کاشکی یکی می‌گرفت جلو مادرتو

یک زن تنهام چطور شمرو ازت جدا کنم
پاشو اذون مغربه من به کی اقتدا کنم

غروب شد، آفتاب نشست
شمر ولی از تنت پا نشد

نظرات