ببین زانو زده یل اُمّ‌البنین

ببین زانو زده یل اُمّ‌البنین

[ علیرضا سحری ]
ببین زانو زده یلِ اُم‌ّالبنین
که زینب پایش از مَرکب گذارد بر زمین

آمده در کربلا سپاه سردارِ غریب
پاره شده سینه‌ها زِ ناله‌ی اَمَّن یُجیب

ارباب مضطرم حسین...
****
محبت را ببین دگر چیزی نگو
رقیه آید از مَحمل به دامان عمو

دوش عمو مَرکب سه‌ساله زهرای حسین
عشق ابوفاضل است پریِ زیبای حسین

ارباب مضطرم حسین...
****
ببین طفلان زِ ترس به حال هروله
دلم می‌لرزد از تیر و کمان حرمله

غم به دلت رَه مده خواهرِ دلدارِ حسین
این‌ همه لشکر ببین بازوی سردارِ حسین

ارباب مضطرم حسین...
****
(قبول کن که شبیه حصیر افتادی
قبول کن تَه گودال گیر افتادی)

نظرات