من و داغ شاه عالم، دیگه غرقِ خونه یالم

من و داغ شاه عالم، دیگه غرقِ خونه یالم

[ محمدحسین حدادیان ]
من و داغ شاه عالم، دیگه غرقِ خونه یالم
الظلیمه الظلیمه
صاحبم رو تشنه کشتند، تشنه و گرسنه کشتند الظلیمه الظلیمه

دور قتلگاه می‌بینم همه شادند
توو لشکر مثل حرمله زیادند
به اسباشون آب دادن و یه قطره
به لب‌های خشک حسین ندادند

دور تنش می‌دوم بلند شه گرد و غبار 
تا که به سمت حسین کمتر بیاد نیزه‌دار

گرد و غبار می‌رسه آخر کار می‌رسه
من بی سوار میرم و ده تا سوار می‌رسه

واسه غارت هرچی نیازه داره
ای مردم حرمت هر جنازه داره
من می‌فهمم که چی میاد به روزش
زیر مرکبی که نعل تازه داره 

واویلا

زینت دوش زمین روی زمین افتاد
از رکاب ذوالجناح اینجا نگین افتاد
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد

(حسین جان)

****

حسین جان
به یاد لبت یک شب هم خواب راحت نداشتم
کنار تن بی سرت کاسه‌ی آب گذاشتم

صدا می‌زدم مادرت رو یا مظلوم
نشون می‌دادم حنجرت رو یا مظلوم

تا حالا، از این خونواده زنی رو نبردند اسارت
الهی می‌مردم نمی‌دیدم اینقدر جسارت

به آتیش کشیدند حرم رو یا مظلوم
نبودی شکستند سرم رو یا مظلوم

نظرات