غروب بود آفتاب نشست شمر ولی از تنت پا نشد غروب شد نمازش رو بست شمر ولی از تنت پا نشد سلام آقا که الآن روبروتونم من اینجام و زیارت نامه میخونم حسین جانم شیب گودال و شاه بی ردا وا محمّدا۲ عمّه جان رو به مدینه زد صدا وا محمّدا۲ میزنه سنان جدا شمر جدا