عباس من مرد وفا، مرد جهاد است عباس من باب الکرم، باب الجواد است۲ عباس من لب تشنهو دریاست، مستش عباس من بی ددستو عالم، زیر دستش عباس من دریاو عالم تشنهی او رود فراتو چاه زمزم تشنهی او عباس من، یک کربلا، عشق وادب بود بیرون شد از دریای آبو تشنه تر بود عباس من بی دست بودو دست من بود در روز تنهایی تمام هست من بود عباس من با اشک چشم و، سوز سینه در موج دریا دیده، تصویر سکینه عباس من تنها نه پرچم دار من بود حتی پس از جان دادنش هم، یار من بود