شاه کربلا سید و مولای منی
1615
8
- ذاکر: عباس طهماسب پور
- سبک: شعر روضه
- موضوع: حضرت عباس (ع)
- مناسبت: شب نهم محرم
- سال: 1402
شاه کربلا، سید و مولای منی
اما ای آقا، امروز میخوام صدات کنم اَدرِک اَخا واویلا...
حسین داداش، ساقیه خیمهها تو بیچاره کردند
حسین داداش، مَشکی که عمر رباب بود پاره کردند
افتادم زمین، بالا سرم بیا حسین
زهرا رو ببین به سینه میزنه میگه وای امالبنین واویلا
حسین داداش، من دارم آب میشم از خجالت آقا
حسین داداش، پیش مادرت نشد بلند شم از جا
(قربونت برم، میشه منو رهام کنی
برگردی حرم خیلی دلم شور میزنه واسه خواهرم)۲
حسین داداش، بگو معجراشونو محکم ببندن
طوری تو را زدند که دگر پا نمیشوی
طوری زدند در بغلم جا نمیشوی
شمشیرها غلاف شد، با طناب آمدند
حسین داداش، بگو معجراشونو محکم ببندن
حسین داداش، خیلی بیحیان اینایی که میخندن
چشای پر الماسه، زینبی که مظهر عفافه
زخمیه احساسه
دور و بر زینب پر شده از غلام و زنای رقاصه
چشای پر الماسه
کجا بودی عباس، وقتی که بردن منو تو بازار
کجا بودی عباس، همه منو دیدن توی انظار
چقدر عذابم داد، طنابی که دور گردنم بود
چقدر عذابم داد، لباس کهنهای که تو تنم بود
چقدر عذابم داد
عذاب از این بدتر، چیزی نباشه که تو بپوشی
عذاب از این بدتر، ماها رو بردن برده فروشی
در بیابان همه ناموس تو، آواره شده
چادر و مقنعهی خواهر تو، پاره شده
من اگر گریه برایت نکنم میمیرم
کاش بیشتر به روضه رفته بودم
یه یا حسین بیشتر گفته بودم
اما ای آقا، امروز میخوام صدات کنم اَدرِک اَخا واویلا...
حسین داداش، ساقیه خیمهها تو بیچاره کردند
حسین داداش، مَشکی که عمر رباب بود پاره کردند
افتادم زمین، بالا سرم بیا حسین
زهرا رو ببین به سینه میزنه میگه وای امالبنین واویلا
حسین داداش، من دارم آب میشم از خجالت آقا
حسین داداش، پیش مادرت نشد بلند شم از جا
(قربونت برم، میشه منو رهام کنی
برگردی حرم خیلی دلم شور میزنه واسه خواهرم)۲
حسین داداش، بگو معجراشونو محکم ببندن
طوری تو را زدند که دگر پا نمیشوی
طوری زدند در بغلم جا نمیشوی
شمشیرها غلاف شد، با طناب آمدند
حسین داداش، بگو معجراشونو محکم ببندن
حسین داداش، خیلی بیحیان اینایی که میخندن
چشای پر الماسه، زینبی که مظهر عفافه
زخمیه احساسه
دور و بر زینب پر شده از غلام و زنای رقاصه
چشای پر الماسه
کجا بودی عباس، وقتی که بردن منو تو بازار
کجا بودی عباس، همه منو دیدن توی انظار
چقدر عذابم داد، طنابی که دور گردنم بود
چقدر عذابم داد، لباس کهنهای که تو تنم بود
چقدر عذابم داد
عذاب از این بدتر، چیزی نباشه که تو بپوشی
عذاب از این بدتر، ماها رو بردن برده فروشی
در بیابان همه ناموس تو، آواره شده
چادر و مقنعهی خواهر تو، پاره شده
من اگر گریه برایت نکنم میمیرم
کاش بیشتر به روضه رفته بودم
یه یا حسین بیشتر گفته بودم
نظرات
نظری وجود ندارد !