لالا لا گل پرپر لالا لا علی اصغر لالا لا بخواب مادر چقدر زبون میچرخونی دور لبت داره ما رو میبینه عمه زینبت آب که نداریم تو حرم با مقنعهام باد میزنم شاید پایین بیاد تبت شیر ندادم حال نداری تو بغلم همهش می افته گردنت ما که مردیم اون طرف هم ریخته بهم سپاه با گریه کردنت سه روزه که علی هیچ چیزی نخوردی یه ناخن بکش بفهمم نمردی باباش اومد سرافکنده سر بچم به مو بنده برام دیگه نمیخنده نمیخنده مرد خجالت زده سر تکون میده دستای خونیشو به من نشون میده تو گنجی میسپارتت به دست خاک خون تو رو هم هدیه به آسمون میده کفن و دفنت خیلی سخته کی دلشو داره که خاک بریزه روت جنجرت از هم می پاشه تیرو نمیشه در بیاری از گلوت از این سرنوشت میسوزم همیشه آخه خاک سرد که آغوش نمیشه پای نیزت چهل منزل لالا لا شده مشکل عمه گرفته چشمای مادرتو نبینه نیزه رو توی حنجر تو با معجری که از سر من کشیدن اون بالا بستنت نیافته سر تو این همه زیر آفتاب چیزی نمونده از موی سر علی سنگایی که پرت میکردن از سر و صورتت بزرگتره علی میترسم زیر پای اسب بیافتی چقدر زود رفتی و یه مادر نگفتی