کبوده برگ گلم، بخواب عزیزدلم

کبوده برگ گلم، بخواب عزیزدلم

[ محمدحسین حدادیان ]
کبوده برگِ گلم، بخواب عزیزدلم
ستاره‌ی سحرم، کنارتم پسرم

نزدیکه نزدیکه، نیزه‌ی تو راه میرم
می‌سوزم وقتی که، روضه برات می‌گیرم

به نیزه‌دار میگم بذار
عزیزمو بغل کنم فقط یه بار

بالام ای وای بالام ای وای 
آغلارام نیزه دینده سنَه لای‌لای
بالام ای وای بالام ای وای 
علی لای‌لای علی لای‌لای علی لای‌لای...

شروع غائله بود، صدای هلهله بود
دیدم سه‌شعبه رو که تو دست حرمله بود

وای از نبش قبرت، رباب نمی‌دید ای کاش
پیش چشمای من، سرت رو کَند با دستاش

منو ببخش فقط علی
نشد مراقبت کنم ازت علی

بالام ای وای بالام ای وای 
آغلارام نیزه دینده سنَه لای‌لای

شهیدِ کرب‌و‌بلا قرار بعدی ما
میون مجلس مِی، کنار تشت طلا

سهم من از دنیا، فقط پریشونی شد
لب‌های کوچیکت، با خیزرون خونی شد

ببین کجام، تو ازدحام 
زن یزید آورده روسری برام

بالام ای وای بالام ای وای 
آغلارام نیزه دینده سنَه لای‌لای

کشته‌ی کربُبلا
سن یارالی من یارالی
بو نَه عالم دی بالا
سن یارالی من یارالی

نظرات