سلام آقا سلام آقا موسی بن جعفر
495
8
- ذاکر: حنیف طاهری
- سبک: زمینه
- موضوع: امام کاظم (ع)
- مناسبت: شهادت امام کاظم علیه السلام
- سال: 1401
«(سلام آقا2)، موسی بن جعفر»
پر زد کبوتر روحم، سمت بهشت با یادت
من عمریه نمک خوردم، از سفرهی اولادت
من رو سیاه و بیچارم، اما ببین که میبارم
از غربت فریادت
وارث غربتِ مولائی، اشک زهرا توی چشماته
دست تو بستن و میدونم، نبض دنیا توی دستاته
ما همه تشنهی بارونِ توئیم، سلام آقا
گردو خاکِ دم ایوون توئیم، سلام آقا
رزق این کشور و مدیون توئیم، سلام آقا
«(سلام آقا2)، موسی بن جعفر»
راه گلوت و میگیره، زنجیر و بغض این شبهها
قلبت شکسته با زخمِ، حرفای این نامردا
زندان گرفته و سرده، سهم تو حسرت و درده
از ظلمتِ این دنیا
روی خاک عباتون آقا، غرق خونِ تنِ بی جونت
بین گودالی و هر لحظه، یاد ارباب شده مهمونت
مثل تو پیکر شاه بی کفن، توی گودال
سر غارت لباس کهنهشم شده جنجال
روی تل زینبیه خواهرش، میره از حال
«(علی المظلوم2)، حسین واویلا»
از لای پردهی خیمه، گرد و غبار معلومه
تو راه علقمه ردّ، صدها سوار معلومه
چشم انتظار بابامه، امام دیگه سرانجامِ
این انتظار معلومه
کاشکی از تشنگی میمردیم، ولی الآن عمو اینجا بود
توی اوج غریبی حتی، عمو دلگرمیِ بابا بود
دیگه هیچکی نمیگه واعطشا، عمو برگرد
تو رو التماس بارون چشا، عمو برگرد
شده یک صدا تمومِ خواهشا، عمو برگرد
«(عمو برگرد2)، حرم حیرونه
(عمو برگرد2)، بابام گریونه»
اباعبدالله...
***
عازمِ مشهد شدم، تا با تو درد دل کنم
بودنم را میکنم اینگونه باور بیشتر
گنبدت ضرب المثلهای مرا تغییر داد
هرکه بامش بیش برفش نه، کبوتر بیشتر
چهار فصل مشهد از عطر گلابا کنده است
اینچنین یعنی سه فصل از شهر قمصر بیشتر
پیش تو شاه و گدا یک سانتراند از هر کجا
این حرم دیگر ندارد حرف کمتر بیشتر
ای که راه انداختی امروز و فردای مرا
چشم در راه تو هستم روز آخر بیشتر
از غلامان شما هم میشود دنیا گرفت
احتیاجت دارم آقا روز محشر بیشتر
بر تمام اهل بیت خویش حساسی ولی
جان زهرا چونکه میدانم به مادر بیشتر
پر زد کبوتر روحم، سمت بهشت با یادت
من عمریه نمک خوردم، از سفرهی اولادت
من رو سیاه و بیچارم، اما ببین که میبارم
از غربت فریادت
وارث غربتِ مولائی، اشک زهرا توی چشماته
دست تو بستن و میدونم، نبض دنیا توی دستاته
ما همه تشنهی بارونِ توئیم، سلام آقا
گردو خاکِ دم ایوون توئیم، سلام آقا
رزق این کشور و مدیون توئیم، سلام آقا
«(سلام آقا2)، موسی بن جعفر»
راه گلوت و میگیره، زنجیر و بغض این شبهها
قلبت شکسته با زخمِ، حرفای این نامردا
زندان گرفته و سرده، سهم تو حسرت و درده
از ظلمتِ این دنیا
روی خاک عباتون آقا، غرق خونِ تنِ بی جونت
بین گودالی و هر لحظه، یاد ارباب شده مهمونت
مثل تو پیکر شاه بی کفن، توی گودال
سر غارت لباس کهنهشم شده جنجال
روی تل زینبیه خواهرش، میره از حال
«(علی المظلوم2)، حسین واویلا»
از لای پردهی خیمه، گرد و غبار معلومه
تو راه علقمه ردّ، صدها سوار معلومه
چشم انتظار بابامه، امام دیگه سرانجامِ
این انتظار معلومه
کاشکی از تشنگی میمردیم، ولی الآن عمو اینجا بود
توی اوج غریبی حتی، عمو دلگرمیِ بابا بود
دیگه هیچکی نمیگه واعطشا، عمو برگرد
تو رو التماس بارون چشا، عمو برگرد
شده یک صدا تمومِ خواهشا، عمو برگرد
«(عمو برگرد2)، حرم حیرونه
(عمو برگرد2)، بابام گریونه»
اباعبدالله...
***
عازمِ مشهد شدم، تا با تو درد دل کنم
بودنم را میکنم اینگونه باور بیشتر
گنبدت ضرب المثلهای مرا تغییر داد
هرکه بامش بیش برفش نه، کبوتر بیشتر
چهار فصل مشهد از عطر گلابا کنده است
اینچنین یعنی سه فصل از شهر قمصر بیشتر
پیش تو شاه و گدا یک سانتراند از هر کجا
این حرم دیگر ندارد حرف کمتر بیشتر
ای که راه انداختی امروز و فردای مرا
چشم در راه تو هستم روز آخر بیشتر
از غلامان شما هم میشود دنیا گرفت
احتیاجت دارم آقا روز محشر بیشتر
بر تمام اهل بیت خویش حساسی ولی
جان زهرا چونکه میدانم به مادر بیشتر
نظرات
نظری وجود ندارد !