سر مظلوم منو، با نامردی میبرید تن غرق خونشو، روی خاکها میکشید صدا میزد زینبم، نیاد سمت قتلگاه میگفت زیر دستوپا برو سمت خیمهها ریخته بودن سرش، غارت شد همه پیکرش پیرا با عصا میزدن، پرپر شد همه پیکرش مظلوم مظلوم مظلوم ای حسین جان... شهید تشنهلب است، غریبونه کشتنت روی خاک افتادی و چقدر درهم کردنت یه جای سالم نموند، حسین جان از پیکرت (بلندشو فکری بکن، غریب مونده خواهرت) ۲ بردن انگشترو، اون دست بافتهٔ مادرو (خولی پیش چشمای من، بردش بین گونی سرو) ۲ مظلوم مظلوم مظلوم ای حسین جان...