زمان، زمان عجیبیست، امتحان سخت است طی زمانهی بی صاحب الزّمان سخت است ببخش عزیز خدا! جان ندادم از هجرت چقدر منتظرت جانعزیز و جانسخت است گریستم که مشرّف شوم به پابوست بدونِ گریه رسیدن به آسمان، سخت است رسیده است شبِ اکبر و زمان نماز برای من چقدر لحظهی اذان سخت است و روضه را پدر یک شهید میفهمد چقدر غصّهی دلكندن از جوان سخت است تو را قسم به غم «بَعدَکَ العَفا»ی حسین بیا، بیا و خودت روضه را بخوان، سخت است مرا زیارت پایین پا مبر امشب چرا که پیش پدر، خواندن از جوان سخت است