در میان جمعم اما باز غربت می‌کشم

در میان جمعم اما باز غربت می‌کشم

[ مجتبی رمضانی ]
در میان جمعم امّا باز غربت می‌کِشم
جُرم من این است که بار محبّت می‌کِشم

با محبّت می‌کِشی و با محبّت می‌کُشی
هرچه دارم می.کِشم از این محبّت می‌کِشم

مطمئنم تا زمین خوردم بلندم می‌کنی
من ذلیلانه خودم را پیش پایت می‌کِشم

من کِیَم دارم در این خانه خدمت می‌کنم
هرکِیَم دارم در این خانه زحمت می‌کِشم

بچّه‌هایم را بگیر بچّه‌هایت را بده
با تو دور بچّه‌های خویش را خط می‌کِشم

یک دلی بکشن ز من تا گریه‌ی سیری کنم
گریه ام وقتی نمی‌گیرد خجالت می‌کِشم

واقعیت تلخه خودم می‌دونم
اینا بهونه‌ی همیشگیمِ

شده یه دفعه از خودم بپرسم
امام زمان کجای زندگیمِ

امام حاضرم منو می‌بینه
باهاش شده یه گوشه خلوت کنم

شده یه بار خونم که خالی میشه
بخوام امام زمانو دعوت کنم

من که به جز چند تا دعای فرج
کاری برا اومدنش نکردم

ای دل غافل دیگه کی قراره
دور سر امام زمان بگردم

میشه یه چند ثانیه یادش کنم
حتّی تو لحظه ای که گرم کارم

ازش بخوام نگاه به کسبم کنه
حلال باشه نونی که در میارم

میخوام یه چای تازه دم بریزم
شاید بهم میرسه خسته باشه

سلام بدم قبل شروع روضه 
شاید تو جمعیت نشسته باشه
*****
هرچقدر که درد بی دوا داری
یه دل خراب و مبتلا داری
نره یادت که امام رضا داری
از امام رضا بخواه درست کنه
کار خوبه امام رضا درست کنه

توی سختیایی که جون به لب میاد
کاری از دست کسی برنمیاد
زیر لب همش بگو اباالجواد
تا غریب الغربا درست کنه
کار خوبه امام رضا درست کنه

بی قراری بگو یا امام رضا
حاجتاتو بگو با امام رضا
هرچی میخوای بگو تا امام رضا
همه درداتو یه جا درست کنه
کار خوبه امام رضا درست کنه

پیش هیچ بی سر و پایی رو نزن
پیش هیچ بی سر و پا زانو نزن
پیش هر بی آبرویی رو نزن
دم به غیر ضامن آهو نزن
که معین الضّعفا درست کنه
کار خوبه امام رضا درست کنه

هرچی از مهربونیش بگم کمه
مهربون تر از پدر مادرمه
خونه‌ی امید ما اون حرمه
فرق نمیکنه کجا درست کنه
کار خوبه امام رضا درست کنه

کار به خوب و بد سائل نداره
مگه هرکی که بده دل نداره
با دل سنگ ما مشکل نداره
میتونه ازش طلا درست کنه
کار خوبه امام رضا درست کنه

خودتو جا توی اون حرم بده
به جوادش آقا رو قشم بده
بگو کربلا میخوام برم بده
تا برات یه کربلا درست کنه
کار خوبه امام رضا درست کنه
*****
از زیر تیغ و نیزه‌ها
آمد صدا زینب بیا

یابن شبیب گریه فقط بر غم حسین
یابن شبیب گریه فقط بهر کربلا

یابن شبیب عمّه‌ی ما را کتک زدند
آتش هزار بار به باغ فدک زدند

یابن شبیب خنده مرا ترک می‌کند
خدالتّریب را چه کسی درک می‌کند

یابن شبیب غصّه دلم را کباب کرد
شیب الخضیب دیده‌ی ما را پر آب کرد

یابن شبیب جُرم یتیم سه ساله چیست؟
دیگر پس از امام کُشی آه و ناله چیست؟

یابن شبیب قصّه‌ی معجر نگفتنی‌ست
جریان حنجر و دم خنجر نگفتنی‌ست

یابن شبیب غارت خیمه عجیب بود
در خیمه‌ها سلاله‌ی حیدر غریب بود

یابن شبیب دختر ترسیده دیده ای؟
در زیر خار طفلک خوابیده دیده ای؟

یابن شبیب جدّ مرا سر بریده اند
پیش نگاه عمّه جدم را سر بریدند

ریّان ابن شبی جدّ ما را غریب گیر آوردن
زین ابن شبیب آبو واسه حبیب دیر آوردن

تو شیب گودال سرازیر شد
حسین پیر شد۲
آخر گودال زمین‌گیر شد
حسین پیر شد۲

نظرات