ای هم نفس من

ای هم نفس من

[ احمد واعظی ]
ای هم نفس من 
ای همه کس من

(من بی تو غریبم )۲

زندگانی من 
قد کمانی من 

(من بی تو غریبم )۲

ای همسر سینه خسته‌ام فاطمه جانم
ای آینه‌ی شکسته‌ام فاطمه جانم

چون چراغ خاموش
گه می‌روی از هوش 
شمع من فسردی

وای از این زمانه
پشت در خانه 
تازیانه خوردی

ای همسفر رشیده‌ام‌ فاطمه جان
ای رشیده‌ی خمیده‌ام فاطمه جانم

دیدمت که دیشب
گیسوان زینب 
خسته شانه کردی

با بازوی خسته
پهلوی شکسته
کار خانه کردی

آتش زدی بر همه‌ حاصل من فاطمه جانم
ای یاس کبود دل من فاطمه جانم

ای دریغا همسر من بستری شد
وای بر من یاس من نیلوفری شد

در جوانی قد کمانی
نوبهارم شد خزانی

(فاطمه جان فاطمه جان)

نظرات