وای از این دور و زمونه

وای از این دور و زمونه

[ احمد واعظی ]
وای از این دور و زمونه 
دلم از شامیا خونه
مثل مادرت شدم من
همونی که قَدکمونه 

*****

ای خدا! ای خدا! پیکرم می‌سوزد 
تشنه‌ام، تشنه‌ام، جگرم می‌سوزد 

بی‌تب و تابم
تشنه‌ی آبم
یا زهرا مادر
...
مادرم فاطمه، وا أسَف می‌زند 
همسرم پشتِ در کف به کف می‌زند

نظرات