آب زنید راه را، هین که نگار آمده

آب زنید راه را، هین که نگار آمده

[ علی نجفی ]
آب زنید راه را، هین که نگار آمده
سجده کنید شاه را، روز قرار آمده

ذرّات دو عالم، جمله در تلاطم
در حال تکلّم
یا اهل النبوّة، صلّی الله علیکم

خاک قیام می‌کند، باد سلام می‌کند
عرض ادب شمس و قمر، رو به امام می‌کند

جن و مَلک نوحه‌کنان، بهر امیر عالمین
یا حسین حسین حسین...

آب زنید راه را، هین که نگار آمده
از جای خیز علقمه، شیر شکار آمده

شد وقت نزولِ آیات جلیله
بانوی قبیله
زانو زد اباالفضل، اهلاً یا عقیله

مؤذّن حرم اذان دهد به آوای جلی
صلاة ظهر به امامت حسین ابن علی

بُرده شَه کرب‌و‌بلا، نماز را به زیر دِین
یا حسین حسین حسین... 

آب زنید راه را، هین که نگار آمده
حبیب و ابن عوسجه، لشکر یار آمده

می‌بخشند این‌جا، دریای گناهی
کوهی را به کاهی
ای دل باادب باش، چون حُرّ ریاحی

رهگذری به یک نِگه، می‌شود عاقبت‌به‌خیر
شود یکی چنان وهب، یکی شود چنان زُهیر

خلاصه هر صحابه‌ای، گفت عوض شهادتین
یا حسین حسین حسین...

نظرات