میخوای بری میدون خدانگهدارت خدا نگهدارِ چشای بیدارت میخوای بری مادر تا ببین چقدر غمگینم تا وقتی برگردی کنار خیمهها میشینم الهی که تشنه بری و سیراب برگردی از بس کشیدی تشنگی مثل رخ من زردی نخورده شیرم طفلک صغیرم اگه مادر تو برنگردی به خیمه میمیرم بخواب علی لای لای، بخواب علی لای لای بخواب علی لای لای پسرم، بخواب علی لای لای ***** لالا لالا مادر چرا نمیخوابی منم شدم بیتاب از بس که بیتابی برو و زود برگرد علی جون، حرمله نامرده مگه ندیدی با چشای عموت چیکار کرده خشکی بیش از حد لباتو پر از ترک کرده یعنی میشه عمو جون دوباره به خیمه برگرده ضعیف شده جونت، مادر به قربونت بابا حسین قول داده باشه بیرون نگهبونت بخواب علی لای لای، بخواب علی لای لای بخواب علی لای لای پسرم، بخواب علی لای لای بخواب علی لای لای داداشم، بخواب علی لای لای