میبینم راه میری، رو پای خودت دیگه مَردی شدی، برای خودت سه چهار ساله که، کنارِ مَنی دیگه راحت منو، صدا میزَنی ولی همه اینارو خواب دیدم خدا میدونه که عذاب دیدم آخه میدیدَم با مَشکی که عموت آورده تورو آب میدم دارم خواب میبینم یا باز تو گهوارهای و تابِت میدم بیا برگرد به آغوشم (با اَشکای چشمام آبِت میدم) ۲ خیالاتی شدم یا باز تو گهوارهای و تابِت میدم بیا برگرد به آغوشم (با اَشکای چشمام آبِت میدم) ۲ عزیزم لالایی، عزیزم لالایی... میبینم نوجَوون، شدی پسرم مثلِ اَکبر اَذون، میگی تو حَرَم میچینم حِجلهی دومادی برات شاخِ شمشادِ من الهی فدات ولی تا به خودم میام مادر جای خالیتو میبینم اَصغر تو بَغلِ خاک بخواب آروم لالایی لالایی گلِ پَرپَر (همه رفتند، توهم رفتی خیالِ حَرمله راحت شد) ۲ دلم خوش بود، به گهوارهات تمومِ دلخوشیم غارت شد عزیزم لالایی، عزیزم لالایی...