تنم می لرزه نمی بینه چشام

تنم می لرزه نمی بینه چشام

[ مهدی اکبری ]
  • 161K
  • 18
  • 0
تنم می‌لرزه نمی‌بینه چشام
وقتی بهت می‌گم كه كربلا می‌خوام

اشكم می‌ریزه به روی صورتم
مثل بارش بارونی به روی پام

دلم می‌خواد یه بار به عشق زینبت
پای پیاده هم به كربلا بیام

تشنه بمونم بسوزم از عطش
تا سوز سینه‌ام بگیره التیام

عمریه ارباب آرزو دارم
فكر تو در سر، خواب و بیدارم

حسین، حسین ...

نبود بین ما رسم عاشق کشی
تو آخرش منو ز داغت می‌کُشی

دل می‌سوزونی خودتم می‌دونی
هر بار که منو به هیئت می‌کِشی

بهت نمی‌آد منو راهم ندی
صداکنم ولی جوابم رو ندی

نکنه یه شب بین نوکرات
بهم بگی برو تو نوکر بدی

خودت می‌دونی دل پر درده
حرمت آقا دیوونه‌ام کرده

مگه چی می‌خواد این دل اسیرم
بهم بگو بمیر تا برات بمیرم

همش به خودم می‌گم این جمله رو
یعنی می‌شه که کربلا رو بگیرم

خودت می‌دونی كه كم تحملم
نكنه یه روزی كنی منو ولم

من فقط از تو یه كربلا می‌خوام
چه جوری دلت می‌آد كه بشكنه دلم

دل شده بی‌تاب، بهر تو ارباب
می‌بینم هرشب، حرمو در خواب

هربار كه اومدم آقا كربلای تو
نشوندی روی دل من سر سوز و آه

هیچ وقت نمی‌ره بیرون از این سرم
خاطره‌ی سفر و اولین نگاه

كبوتر دل من از همون زمون
به روی گنبد تو آشیون زده

هر شب می‌بینم كبوتر دلم
تو خواب رفته به كربلا و اومده

نظرات