فردا روز جنگه ای سرباز کوچک

فردا روز جنگه ای سرباز کوچک

[ روح الله رحیمیان ]
فردا روز جنگه، ای سرباز کوچک
روز امتحانِ سختیه بلا شک
حالا که جدالِ بین حق و باطل
فی هذا المُخَیَّل کَیف الموتٌ عندک

فردا می‌گیرم عمو مرگ و بغل
می‌رم میدون که بفهمند کیه یل
شیرینه جون دادن برای من
الموت عندی احلی من العسل

من خطر می‌کنم و سینه سپر می‌کنم 
اگه سر برای تو ندم ضرر می‌کنم 
خون بپا می‌کنم اصلا ادّعا می‌کنم 
یا علی می‌گم و تجدید قوا می‌کنم 

اِن تَنکُرونی فأنّا ابنَ الحسن

نظرات