برادر وقت بیرون بردن از خانه

برادر وقت بیرون بردن از خانه

[ حاج علی انسانی ]
برادر وقت بیرون بردن از خانه
نگویم ماجرای کوچه را هرگز نمی‌گویم
ولیکن آنقدر گویم ولی من آرزوی مرگ می‌کردم
به وقت رفتنِ از خانه او با خود مرا می‌برد
ولی در وقت برگشتن من او را با خود آوردم
*****
چه کنم آتشی افتاده به جانم، چه کنم؟
آتش از آب دو چشمم ننشانم چه کنم؟

نظرات