ما و توایم گرچه ز ابر اشگ ‌بارتر

ما و توایم گرچه ز ابر اشگ ‌بارتر

[ حاج علی انسانی ]
ما و توایم گرچه ز ابر اشگ ‌بارتر 
از زینب ای رباب، نِا‌یی داغدار‌تر 

در پرده‌‌ ای رباب همیشه خروش کن 
خود را گلابِ آن گل و آن گل فروش کن 

از سایه دور و در پی آن آفتاب باش 
امّا به چهره صبر و شکیبت مزن خراش 

باید رسول بود قیام امام را 
پرچم به دوش گشت پیامِ امام را 

تو هاجرِ ذبیح حسینی، رباب نه 
تو مریمِ مسیح حسینی، رباب نه 

این فخر بس تو را به برِ داورِ شهید 
هم همسرِ شهیدی و هم مادرِ شهید 

اصغر که داغش آتش جان و دل همه است 
مهمان محسن است و در آغوش فاطمه‌ است 

غمگین مباش از این که شهید تو کودک است 
طومارها بزرگ ولی مهر کوچک است 

***

نظرات