می‌سوخت در و فاطمه پشت در بود

می‌سوخت در و فاطمه پشت در بود

[ حاج علی انسانی ]
می‌سوخت در و فاطمه پشت در بود
دل از درِ آتش زده سوزان‌تر بود

نزدیک‌تر از همه به زهرا فضه
نزدیک‌تر از کنیز میخ در بود

چون شمع علی بر سر پروانه رسید
پروانه دگر نبود خاکستر بود

ببین تو ای چشم کبریایی
ز چشم من رفته روشنایی

در آخرین صفحۀ کتابت
بخوان حدیث شب جدایی

نظرات