باز امشب حق صدایت کرده است

باز امشب حق صدایت کرده است

[ ابوذر بیوکافی ]
باز امشب حق صدایت کرده است۲
وارد مهمان سرایت کرده است

با همه نقصی که در من بوده است
باز هم او دعوتم بنموده است

میهمانی شد شروع ای عاشقان
نور حق کرده طلوع ای عاشقان

باز مولا سفره‌داری می‌کند
دعوت از عبد فراری می‌کند

دوستان آئید تا نجوا کنیم
محفل عشاق را برپا کنیم

با خدای خود مناجاتی کنیم
با امام خود ملاقاتی کنیم

نیمه‌شب‌ها ناله وآوا کنیم
شاید آن گم‌گشته را پیدا کنیم

بسته‌ام من با دلم عهدی دگر
تا ببینم چهره‌ی مهدی دگر

بارالها تشنه را شهدی بده
إذن یکدم رؤیت مهدی بده

میهمانت آمده در باز کن
میهمان داری خود آغاز کن

السلام ای میهمانی خدا
ماه خوب و آسمانی خدا

السلام ای روزه‌داران السلام
عاشقان مخلص ماه صیام

السلام ای ناله‌های نیمه‌شب
حال پُرسوز دعای نیمه‌شب

السلام ای ذکر پُرسوز سحر
ای مناجات دل افروز سحر

السلام ای روزه‌دار بی‌قرین
السلام ای دلبر صحرا نشین

السلام ای روزهای بی‌گناه
السلام ای شور اشک و سوز آه

یک شبی افطار مهمانم نما
تو خودت قاری قرآنم نما

نظرات