یا غافر الخطایا، با ما چکار داری؟

یا غافر الخطایا، با ما چکار داری؟

[ مهدی رسولی ]
یا غافر الخطایا، با ما چکار داری؟
با بنده‌ای فراری، اینجا قرار داری
از روسیاه عالَم، چه انتظار داری؟
راهم اگر ندادی، تو اختیار داری

یک‌سال رفته بودم دنبال اشتباهم
حالا رسیده‌ام با پرونده‌ی سیاهم

عمر و جوانی‌ام را عصیان تباه کرده
این گرگ یوسفم را تنهای چاه کرده
هرچه گناه کردم، مهدی نگاه کرده
آن عبدِ خودسرَش را، خود سَر به‌راه کرده

گرچه فریب خوردم، بازنده را بخر باز
شرمنده‌ام کن امشب، شرمنده را بخر باز

آنکه به شانه بار من را کشیده مهدی‌ست
دردِ نگفته‌ام را، او که شنیده مهدی‌ست
آن یار که به دادِ عالَم رسیده مهدی‌ست

بوی وصالش امشب قبلِ اذان می‌آید
ما که امیدواریم، آقایمان می‌آید

گرد و غبارم امشب، روی عبای حیدر
تا صبح سجده دارم بَر خاک پای حیدر
خاکم کنید بینِ صحن و سرای حیدر
شاید طلا شدم من در ایوان‌طلای حیدر

مولا کنارِ سفره خود را به ما رسانده
هر شب سلام ما را تا کربلا رسانده

کِشتی ما حسین و دریای ما حسین است
امروزِ ما حسین و فردای ما حسین است
دلدار ما حسین و لیلای ما حسین است

زنجیر غم گرفتیم، آن را مدال کردیم
با مرتضی و ارباب تحویلِ سال کردیم

****

حالا منم و چشمِ تَرم و بارانِ اباعبدالله
حالا منم و کوه غمم و درمانِ اباعبدالله

ای به قربان اباعبدالله...

نظرات

بسیار عالی😭💔