
آسمونِ غربتت، همین كه پُر ستاره شد سهمِ خواهر از غمت، یه قلبِ پارهپاره شد نذرِ سلامتیِ تو، بذار گُلایِ خواهرت برن فدایِ تو بشن، به احترامِ مادرت تا نبینمت، پیشِ دشمنا بیكَس و تنها هرچی كه داره، میریزه به پات زینبِ كبریٰ رد نكن مارو، قسم به پَرِ چادرِ زهرا وای از این غریبی ... **** این دوتا مَردِ نبرد، نوادههایِ جعفرند ذوالفَقارِ زینب و، وارثِ خونِ حیدرند بذار كبوترایِ من، مثلِ تمومِ شهدا پَر بگیرن رها بشن، تو آسمونِ كربلا كاش میشد منم، جلو چشمایِ تو فدا بشم همسفر با تو، تو آسمونِ نیزهها بشم میمیرم اگه، یه لحظه من از تو جدا بشم وای از این غریبی ... ***** الهی من بمیرم، داداش كه یاری نداری دست تنهایی داری، هر دوتاشونو میاری تا عَرَقِ خجالتو، رو ماهِ چهرهات نبینم از خیمه بیرون نمیام، همینجا تنها میشینم دیدم از خیمه، سَرِ دوشِ تو دستهگُلهامو زخمی و پَرپَر، تویِ خاك و خون نوجوونامو كردهام پنهون، زیرِ معجرم اشكِ چشمامو وای از این غریبی ...