مقتل نوشته گودال شلوغ بود کاش همهی این حرفا آقا دروغ بود این که تو قتلگاه شکستن پرت رو قلب مادرت رو، بردن به اسارت زینب خواهرت رو ای مظلوم من، ای عریان بدن ای صد پاره تن، ای دور از وطن ***** مقتل نوشته خیلی غروب بود شاهی که تنها و بی حبیب بود غریب بود، میخونه دخترش اشکامو ندیدن جسمت رو دریدن، با لبهای تشنه رگهاتو بریدن ای مظلوم من، ای عریان بدن ای صد پاره تن، ای دور از وطن ***** با هُرم مشعلها حرم گُر میگیره شررهای آتیش به چادر میگیره میره زینب تنها به دنبال زنها تو این غوغا آتیش گرفته دامنها اشقیا خیمه رو آتیش زدن علیا تو بیابون میدون السلام علی شیب الخضیب السلام علی خد التریب ***** پر ناموسش تو هُرم آتیشه حریم آل الله داره غارت میشه هجوم گرگا و فرار آهوها شراره افتاده به جان گیسوها نالهها میزنن اهل حرم وای خدا، وای سرم، وای معجرم السلام علی شیب الخضیب السلام علی خد التریب ***** بیحالی، اسیر بین جنجالی غریبی و تو گودالی، بیحالی تنهایی، تو زیر دست و پاهایی جلو چشای زهرایی، تنهایی دارم میبینم از بلندی که داری چشماتو میبندی حسین ببین دارم میمیرم تو افتادی و دلم ... رو خاک صحرایی، تنهای تنهایی افتادی، افتادم جون دادی، جون دادم واویلا، واویلا
ای وای ...امان از دل زینب