حسین محمدی فام

شب قدر و رسیدم در خونت

922
11
شب قدره و رسیدم
در خونت برا توبه
تو دلم همش می‌خونم
از گناهام خدا توبه

اومدم با چشم خیس و سر به زیر
دلم از هر چی گناهه شده سیر

اومدم بگم تو رو جان علی
بیا و دستای خالیم رو بگیر

(ای خدای مهربون) 4

من درست رو سیاهم
اما عاشق تو هستم
چی می‌شه جان یدالله
بیای و بگیری دستم

تو رو جان اون سر غرق به خون
دو دهه تموم شد از ماه رمضون

توبه‌مو قبول کن و یواش یواش
منو به خیل شهیدا برسون

(ای خدای مهربون) 4

شبیه فرق سر تو
دل من شده دو نیمه
سر تکون می‌داد طبیبت
که حالت خیلی وخیمه

پهلونن بودی و حالا افتادی
نبینم این‌جوری از پا افتادی
انقد زخم سرت کاری شده
توی بستر مثل زهرا افتادی

(یا ابا المظلوم علی) 4

حال ما رو ببین امشب
شده خونه عزا خونه
من بمیرم که سر تو
هی می‌افته رو شونه

نمی‌خوام باور کنم که می‌میری
بگو از پیش ما هیچ جا نمی‌ری

تو سرت زخمی شده اما بگو
چرا دستت رو به پهلو می‌گیری

(یا ابا المظلوم علی) 4

حالا که چشماتو بستی
حالا که تو داری می‌ری
می‌دونی یه روز همین‌جا
من رو می‌برن اسیری

این یتیما که برات شیر می‌آرن
یه روزی هم غل و زنجیر می‌آرن

یه روزی که می‌رسه که بچه‌هاتو
برای زدن غریب گیر می‌آرن

(ای حسینم، ای حسین) 4

نظرات

نظری وجود ندارد !

لیست پخش