خدای خوبم

خدای خوبم ای که تو بپذیری
اومدم اینجا تا دستمو بگیری
حالا که تو مجیری
الهی العفو ، الهی العفو

*****
شدم پشیمون از این همه گناهم
خودت میدونی که خیلی روسیاهم
حالا بده پناهم
الهی العفو ، الهی العفو


*****

نزار بمونم اینجوری
تو تاریکی و بی‌نوری
نزار که بسوزم تو آتیش دوری

نزار که بمونم خسته
به پشت دری که بسته
به حق آقایی که فرقش شکسته

حالا که امشب اومدم بیا و بندَتو بغل کن
به نام نامی علی مشکل بندگیمو حل کن
دیگه منو اهل خدا اهل ولا اهل عمل کن
الهی العفو بعلی ، الهی العفو بعلی

*****

امشب نشستم تو مجلس مناجات
منو قبول کن جان مادر سادات
منم کنم تماشات
الهی العفو ، الهی العفو

*****
به حق مولا که دیگه میره امشب 
به حق چشمای غرق خون زینب
اُنظُر الیَ یا رب
الهی العفو ، الهی العفو

*****
میره پیش زهرا حیدر
شده دل زینب مضطر
امان از روزی که میاد کوفه دختر

میاد کوفه بی باباشو
رو نیزه سر داداشو
باخنده می‌گیرن، جلو گریه هاشو

مثل باباش خطبه می‌خونه، کوفه رو تو دست می‌گیره
با اینکه دستاش بسته است و تو‌ دست نامردا اسیره
سر بریده‌ی حسینشو می‌بینه و می‌میره
الهی العفو بعلی ، الهی العفو بعلی