پای دل در پیشگاه یار لغزش میکند

پای دل در پیشگاه یار لغزش میکند

[ حسین محمدی فام ]
پای دل در پیشگاه یار لغزش می‌کند
هرچه با ما می‌کند این نفس سرکش می‌کند 

زیر گوش من بزن شاید بیاید اشک من 
عاقبت این گریه ما را اهل بخشش می‌کند 

بین دو قدر آمدم ردم نکن ای با مرام
سفره داری تو عالم را ستایش می‌کند

آه قربان کریمی که گدا را پس نزد
رب ما با عبد خاطی نیز سازش می‌کند

جان سلطان خراسان آبرویم را نریز
این گناه آلوده دارد از تو خواهش می‌کند

هر زمان دلگیر بودم گفته‌ام یا فاطمه
کودک آزرده را مادر نوازش می‌کند

بد خمارم چاره من چیست انگور نجف
مست حیدر دور این میخانه گردش می‌کند

لذت افطار قنبر‌هاست خرمای علی
نوکری را رزق او دارای ارزش می‌کند

حب حیدر شرط اصلی قبول بندگیست
روزحشر اورا خدا معیار سنجش می‌کند

چاره‌ی بی‌تابی ماست صحن شاه کربلا
آتش دل در حریم او فروکش می‌کند

روزه‌دار تشنه لب فابک علی العطشان حسین
گریه را تنها خدا بر او سفارش می‌کند

آنقدر زیر سم مرکب تنش پاشیده شد
بوریا با گریه گفت این جسم ریزش می‌کند

نظرات