بی زره آمدم و پیرهنم شد کفنم قاسم بن الحسنم مثل عباس عمویم بخدا صف شکنم قاسم بن الحسنم حسن، شده فتح الفتوحم حسن، رجز پر شکوهم حسن، نامت آرامش روحم حسن، علمت روی دوشم حسن، کفنم را بپوشم حسن، مانند تو میخروشم حسن جانم ای جانم جانم... در حرم ولوله افتاد که بر روی جبین قاسم افتاده زمین ای عمو برگ گلت را به روی خاک ببین قاسم افتاده زمین عمو، برس اینجا به دادم عمو، به زمین سر نهادم عمو / زیر دست و پا فتادم عمو، بنگر که زکینه عمو، چه شده زخم سینه عمو، گشته کربلا مدینه عمو جانم ، اى جانم ، اى جانم...