(گرچه هستم پست و بیمقدار، تحویلم بگیر خواهشی دارم بیا این بار تحویلم بگیر)۲ اهل دنیا که مرا بدجور دور انداختند من زمین خوردم، خودت ای یار تحویلم بگیر یوسف مصری و من هم دست خالی آمدم آمدم اما سرِ بازار، تحویلم بگیر به همه گفتم که من هم نوکرت هستم نکن نسبتم را با خودت انکار، تحویلم بگیر کم که یادت میکنم تو بیشتر یادم بکن باز هم منت سرم بگذار، تحویلم بگیر آبروی نوکرت را حفظ کن ای با وفا پیش مردم دست کم یک بار تحویلم بگیر از تو خیرِ دائم و از ما به تو شر میرسد گرچه دائم دادمت آزار، تحویلم بگیر جانِ آقایی که برد از کوچه تا خانه خودش مادرش را با دو چشم تار، تحویلم بگیر