چرا بی‌یاری و بهرت یک یاور نیست

چرا بی‌یاری و بهرت یک یاور نیست

[ حاج علی انسانی ]
چرا بی یاری و بهرت یکی یاور نیست
به دنبالت کسی جز اشک چشم تر نمی‌آید

از این راهی که داری پیش رو لرزد دلم برگرد
که هرکس می‌رود در خیمه‌ها دیگر نمی‌آید

علمدار تو کو اکبر چه شد قاسم کجا رفته
هزاران لشگر آن‌سو، سوی تو لشگر نمی‌آید

(مکن از خار هراس، باغ ما دارد یاس
یک بیابان لشگر منم و یک عبّاس)

به جان کی قسم دادی که عمّه در حرم برگشت
به دنبال برادر از چه رو خواهر نمی‌آید

ز دورادور می‌دیدم گلویت عمّه می‌بوسد
مگر آماده کردی بهر خنجر حنجر خود را

نهان از چشم طفلان آمدم گیرم سر راهت
که گیری در بغل یک بار دیگر دختر خود را

نظرات